فضیلت نیّت (قصد، عزم)
قرآن:
خداوند متعال در آیهی 52 سورهی انعام میفرماید: «آنانی که صبح و شام، خدا را میخوانند و در اراده (نیّت)، رضای او را میخواهند، از خود دور نکن».
حدیث:
حضرت علی علیهالسلام فرمود: «بهراستیکه خالص کردن نیّت برای عملکنندگان، از تلاش بسیار در خود عمل، سختتر است». (غررالحکم، ج 2، ص 524)
توضیح مختصر:
قبل از هر عملی، نیّت و عزم میآید، چون نیّت خیر باشد خداوند بهتر از آن را نصیب صاحب نیّت میکند، لذا فضیلت هر عمل عبادی بهقصد قربت است و نیّت باید خالص باشد تا عمل عبادی قبول شود. در عمل عبادی هر چه نیّت پاکتر و خالصتر باشد، مانند انفاق به فقیر، عطایای خداوند هم بیشتر خواهد بود.
وقتی نیّت میآید تا عمل فاصلهای پیدا میشود، اگر این استدامت بر عزم باشد توافق ظاهر و باطن سبب میشود خداوند به نیکوترین وجه جزا بدهد. خداوند به انسانها ارفاق کرده که وقتی نیّت گناهی میکنند برایش نمینویسد و او را میآمرزد. ابلیس هم گفته پنج دسته هستند که مرا برای آنها حیلهای نیست و دیگران در قبضهام میباشند، اول؛ کسی که چنگ به خدا زد با نیّت صادق و در تمام امور بر خداوند تکیه کند… (بحار، ج 66، ص 378)
یعنی نیّت خالص سبب میشود که عمل، کامل و صحیح شود. پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «هر عاملی بر نیّتش عمل میکند.» (بحار، ج 67، ص 189) ولی باید زمان و اسباب مساعدت کند تا بتواند نیّت را تا به آخر عمل به پایان رساند. تازه درجات نیت اهل محبّت و ولایت موضوعش با نیّت اهل نفاق فرق میکند.
بعضی مسائل اصول هستند و اعتقادی؛ بعضی مسائل مستحب و جزء فروع زندگی هستند. آنکه قلبش مطمئنه شد نیتش هم سالم و خالص است و آنکه دائم در پی خودسازی است، نیّت خود را در خلوص نگه میدارد تا بتواند به بهترین عطایای الهی برسد.
1- حُسن نیّت
چون پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم برای جنگ تبوک خارج میشد، فرمود: «همانا ما هیچ وادی را ترک نمیکنیم و از هیچ سرزمینی که کفّار را به خشم درآورد، عبور نمیکنیم و مالی را انفاق نمیکنیم و گرسنگی به ما نمیرسد، مگر اینکه در مدینه کسانی هستند که با ما شریکاند».
گفتند: «چگونه ممکن است یا رسولالله؟» فرمودند: «نیّت آنان نیکو است؛ فقط عذرشان مانع از آمدن آنان شد.» در نسخۀ دیگر حدیث، پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «بیماری مانع از آمدن آنان شده است.» (محجه البیضاء، ص 104-صحیح بخاری، ج 4، ص 31)
2- اطلاع از نیّات
از امام معصوم علیهالسلام پرسیدند: «فرشتگان، چگونه از اعمال درونی ما مطلع میشوند و آنها را مینویسند؟ اعمال بیرونی را میبینند اما برای نیّتهای درونی که هنوز عملی صادر نشده است، چگونه میفهمند؟»
فرمودند: «آیا بوی باغ و بوی چاه کثیف، یکسان است؟» عرض کردند: «نه!» فرمود: «اگر بوی خوش به مشام انسان برسد، میفهمد از کنار باغستان عبور میکند و اگر بوی بد به مشامش برسد، میفهمد از کنار چاهی بدبو عبور کرده. وقتی بوی بد به مشام فرشتگان برسد، میفهمند درون این شخص لبریز از آلودگی است و اگر بوی خوب استشمام کنند، میفهمند درون این انسان بوستانی است پربار». (اخلاق کارگزاران، ص 81)
3- ریگها
در اخبار اسرائیلیات آمده است که مردی در سال قحطی، بر تودهای از ریگ گذر کرد، در خاطر اندیشید که اگر این ریگها خوردنی بود، همه را میان مردم تقسیم میکردم.
خداوند به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم زمان او وحی کرد که به او بگو «خداوند صدقهات را قبول و حسن نیّتت را پذیرفت و ثواب این را که اگر آنها خوراکی بودند، همه را صدقه میدادی به تو عطا فرمود». (راه روشن، ج 8، ص 130)
4- جنگ
مردی در جنگ کشته شد و او را قتیل الحمار (کشته الاغ) گفتند؛ زیرا او با مردی جنگید و خواست الاغ و اسبش را بگیرد و در این راه کشته شد، پس او را به نیّتش نسبت دادند.
*ام سلمه گفت: پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از لشکری یاد کرد که زمین، آنها را در خود فرو برده بود. عرض کردم «افراد صالح در میان آنها نبودند؟» فرمود: «همه بهاندازۀ نیّتشان محشور میشوند»؛ و فرمود: «هرگاه دو صف باهم میجنگند، ملائکه نازل میشوند و میگویند فلانی برای دنیا میجنگد و فلانی از غیرتش، یا اینکه فلانی از برای تعصّب قومیاش میجنگد، پس نگویید او در راه خدا کشته شد (چون معلوم نیست نیّتش چه بوده است) اگر در راه خدا کشته شده باشد، برای بزرگی دین خواهد بود». (محجه البیضاء، ج 8، ص 105-104)
5- نیّتش نیامده است
غزالی در احیاءالعلوم گوید: یکی از پیشینیان گفت: «یک ماه است، نیّت عیادت مردی را دارم، هنوز برایم حاصل نشده است».
عیسی بن کثیر گفت: با میمون بن مهران میرفتم تا به در خانهاش رسیدیم، اما بازگشت نمودم. پسرش به او گفت: «آیا شام خوردن را بر او عرضه نمیدارید؟» پاسخ داد: «از نیّتم نیامده است». (راه روشن، ج 8، ص 151)